آقای کواکبیان در انتخاباتی که تمام کاندیداهای اصلاحطلب شناخته شده رد صلاحیت شدند، رای آورد و به مجلس رفت. الان هم تصور میکند میتوان این مسئله را تکرار کرد. احساس میکند حاکمیت برای نمایش دمکراسی، در مجلس بعد هم مثلا ۲۰ نفر به اسم اصلاحطلب را به گونهای به مجلس راه میدهد تا اگر فردا من اصلاحطلب اعتراض کردم که شرایط انتخابات دمکراتیک نبوده است، بگویند ببینید افرادی مانند آقای کواکبیان یا منتجبنیا در مجلس هستند.
این افراد هم باید از کسانی باشند که به تعبیر آنها از "سران فتنه" اعلام برائت کرده باشند. یعنی اصلاحطلبانی که به قول بعضی از آقایان "از اصلاحطلبی استعفا کرده باشند". خیال میکنند اصلاحطلبی یک حزب است که میشود از آن استعفا کرد. در صورتی که اصلاحطلب یعنی کسی که روش اصلاحی برای رسیدن به حق حاکمیت ملت را انتخاب کرده است. ما اسم چنین کسی را اصلاحطلب نمیگذاریم. چون الان بین اقتدارگرایان هم کسانی هستند که دیدگاهشان نسبت به مجموعهی اصلاحطلبان، دیدگاه خیلی منفی نیست اما با شرایط کنونی که حاکمیت بر جامعه تحمیل کرده، موافقاند و هیچ مخالفتی نمیکنند. افرادی مانند آقای کواکبیان یا منتجبنیا میشوند جزو این طیف، نه اینکه بگوییم اینها اصلاحطلب هستند و در حال وارد شدن به مجلس هستند.
اگر کسی میخواهد در انتخابات شرکت کند و جزو استثناهایی باشد که قصد دارند چهره حاکمیتی کاملا دیکتاتور و مستبد را آرایش کند تا حاکمیت بتواند پز دهد که ما دمکراتیک هستیم و ببینید چندتا از نیروهای مخالفمان هم در مجلس هستند، برود شرکت کند. احتمال هم دارد در جایی مردم بهصورت جزیرهای او را انتخاب هم بکنند.
اما این خیلی دور از اخلاق است که وقتی آنها میبینند حق حاکمیت مردم تهران، تبریز، خراسان را از آنها میگیرند ولی مثلا در شهر کوچکی مانند گرمسار یا سمنان که فقط یک نماینده میتواند انتخاب کند و اجازه میدهند یک نفر اصلاحطلب بطور استثنا انتخاب بشود بیانصافی است اگر به مجلس راه یابند. این انسان اصلاحطلب نیست.
به یک معنا فقط برای اینکه یک کرسی مجلس را بهدست بیاورد رفته خود را رفته به حاکمیت فروخته. اشکالی ندارد! این دیدگاه اوست ولی نباید او را اصلاحطلب دانست. حال برفرض در مجلس چهارتا حرف هم بزنند که مشابه حرف اصلاحطلبان باشد، چهارتا موضع هم بگیرند که مشابه مواضع اصلاحطلبان باشند، حساب اینها را باید از اصلاحطلبان جدا کرد.
نهایتا اصلاحطلبان باید بنشینند و بررسی کنند، اگر هنوز شرایط سال ۸۸ بر انتخابات کشور و مجریان انتخابات حاکم است، شرکت در انتخابات معقول نیست. اگر هم نه، توانستند شرایط را ولو با مذاکره و تضمینهای پس پرده تغییر دهند، آن وقت شرکت در انتخابات معقول خواهد بود.
انتهای پیام.
این افراد هم باید از کسانی باشند که به تعبیر آنها از "سران فتنه" اعلام برائت کرده باشند. یعنی اصلاحطلبانی که به قول بعضی از آقایان "از اصلاحطلبی استعفا کرده باشند". خیال میکنند اصلاحطلبی یک حزب است که میشود از آن استعفا کرد. در صورتی که اصلاحطلب یعنی کسی که روش اصلاحی برای رسیدن به حق حاکمیت ملت را انتخاب کرده است. ما اسم چنین کسی را اصلاحطلب نمیگذاریم. چون الان بین اقتدارگرایان هم کسانی هستند که دیدگاهشان نسبت به مجموعهی اصلاحطلبان، دیدگاه خیلی منفی نیست اما با شرایط کنونی که حاکمیت بر جامعه تحمیل کرده، موافقاند و هیچ مخالفتی نمیکنند. افرادی مانند آقای کواکبیان یا منتجبنیا میشوند جزو این طیف، نه اینکه بگوییم اینها اصلاحطلب هستند و در حال وارد شدن به مجلس هستند.
اگر کسی میخواهد در انتخابات شرکت کند و جزو استثناهایی باشد که قصد دارند چهره حاکمیتی کاملا دیکتاتور و مستبد را آرایش کند تا حاکمیت بتواند پز دهد که ما دمکراتیک هستیم و ببینید چندتا از نیروهای مخالفمان هم در مجلس هستند، برود شرکت کند. احتمال هم دارد در جایی مردم بهصورت جزیرهای او را انتخاب هم بکنند.
اما این خیلی دور از اخلاق است که وقتی آنها میبینند حق حاکمیت مردم تهران، تبریز، خراسان را از آنها میگیرند ولی مثلا در شهر کوچکی مانند گرمسار یا سمنان که فقط یک نماینده میتواند انتخاب کند و اجازه میدهند یک نفر اصلاحطلب بطور استثنا انتخاب بشود بیانصافی است اگر به مجلس راه یابند. این انسان اصلاحطلب نیست.
به یک معنا فقط برای اینکه یک کرسی مجلس را بهدست بیاورد رفته خود را رفته به حاکمیت فروخته. اشکالی ندارد! این دیدگاه اوست ولی نباید او را اصلاحطلب دانست. حال برفرض در مجلس چهارتا حرف هم بزنند که مشابه حرف اصلاحطلبان باشد، چهارتا موضع هم بگیرند که مشابه مواضع اصلاحطلبان باشند، حساب اینها را باید از اصلاحطلبان جدا کرد.
نهایتا اصلاحطلبان باید بنشینند و بررسی کنند، اگر هنوز شرایط سال ۸۸ بر انتخابات کشور و مجریان انتخابات حاکم است، شرکت در انتخابات معقول نیست. اگر هم نه، توانستند شرایط را ولو با مذاکره و تضمینهای پس پرده تغییر دهند، آن وقت شرکت در انتخابات معقول خواهد بود.
انتهای پیام.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر